p15

ویو هانا
درو باز کردم
+کوک ت تو اینجا چیکار میکنی؟
-نمیخای دعوتم کنی داخل؟
+چرا بیا تو
اومد تو منم درو بستم
-راستش خیلی گشنم بود اومدم اینجا غذا بخورم
+دیوونه شدی؟اینهمه رستوران توی شهر اصن خونه خودتون مطمعنم بالای صد تا خدمتکار دارین
-یااا خب یادم نبود بعدشم ما یدونه خدمتکار داریم اونم اجوماست
+خیلی خب من شام خوردم بیا برات شام بریزم
-تو شام خوردی؟
+آره
-حالا که فکرشو میکنم اشتها ندارم
+چی؟ولی چون گشنه بودی اومدی اینجا بعد میگی اشتها نداری؟
-اره
+اوفف حالا که نمیشه بری
-(لبخند)خبب
+پس بیا فیلم ببینیم برو رو کاناپه بشین منم الان میام

ویو کوک
ازین که نقشم گرفته بود خوشحال بودم
رفتم روی کاناپه نشستم بعد چند مین با دوتا بطری سوجو و دو تا لیوان اومد
+خب چه فیلمی ببینیم
-نمیدونم هرچی تو بگی
+خب بیا انیمیشن درون و بیرون ببینیم(چیه چیه فکر کردین الان میگم ۳۶۵روز)
-باشه
کارتونو آورد و برام سوجو ریخت
+بیا میخوری
-اره
ازش گرفتم و سر کشیدم
+آروم پسر
دیدگاه ها (۲۷)

P16

یکم از خودتون بیو بدین

p14

p13

پارت ۶۸ فیک ازدواج مافیایی

فیک کوک دختر کوچولوی من پارت ۲۴

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط